تدی جانسون از نقشههایش در روز «پایان» همهگیری، تجسم روشنی دارد، هر زمان و به هر شکلی که میخواهد، باشد.
او شرط میبندد که آن روز آفتابی خواهد بود و شاید هم اوایل تابستان باشد. ترانه «میخواهم با کسی که دوستم دارد برقصم» ویتنی هیوستون، همهجا در خیابانهای نیویورک، محل زندگی او، شنیده میشود؛ در ایستگاههای مترو و بیتردید در باشگاهی که جانسون با دوستانش در آن جمع میشوند. او یک بلوز سفید کوتاه با لکههای رنگ روی آن و شلوار پاچه گشاد موردعلاقهاش را پوشیده و عینک آفتابی بر چشم دارد.
جانسون ۲۸ ساله، تلفنی از آپارتمانش در منهتن نیویورک میگوید: «سخت در انتظار رقصیدن با دوستانم هستم». این کار رنج سال گذشته را که جانسون در آن شغلش را هم از دست داد، از بین نخواهد برد اما رویای یک رقص آرامشبخش، انتظاری خوشایند است.
او میگوید: «رقص برایم مهم است. فکر رقصیدن با کسانی که دوستشان دارم باعث میشود این زندگی در خانه را تحمل کنم.»
ممکن است تخیلات جانسون کمی ناپخته به نظر بیاید؛ اغلبِ ما، شتابزده خود را به میدان رقص نمیرسانیم حالا هرقدر هم دلمان برای این کار تنگ شده باشد، اما کارشناسان میگویند که به آینده فکر کردن با استفاده از قدرت تخیل، ابزار موثری برای کمک به مردم در پشت سر گذاشتن اوقات دشوار است.
با توجه به اینکه هنوز تا پایان زمستان راهی طولانی باقی مانده و موارد ابتلا و مرگومیر ناشی از ویروس کرونا همچنان بالا است (و نوع جدید ویروس مسریتر است) و نیز تجاوز به ساختمان کنگره، بر دموکراسی آمریکایی سایه افکنده است، مردم نیاز دارند به مهمانیهایی فکر کنند که در آینده خواهند داد، به در آغوش کشیدنها، به مکالماتی که خواهند داشت و تمام سفرهایی که وقتی شرایط امن شد، خواهند رفت.
مارتین سلیگمن، استاد روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا و رئیس «مرکز روانشناسی مثبت» میگوید: «نکته مهم در مورد خیالبافی این است که به شما حس خوشبینی میدهد.»
او مطالعاتش را به توانایی بشر به شکل دادن زندگی خود اختصاص داده که بر موثر بودن، خوشبینی و قدرت تخیل مبتنی است. (او در دوره ریاستش بر انجمن روانشناسی آمریکا در سال ۱۹۸۸، تلاش کرد از نظریه تمرکز بر مشکلات دوری جوید و به آنچه به زندگی ارزش زنده ماندن میدهد، توجه کند.)
سلیگمن میگوید ساعاتی که به رویاپردازی و تخیل در مورد نقشههای آینده اختصاص داده میشوند، باارزش هستند. این کار به مردم اجازه میدهد از روال عادی خارج شوند و در خود امید و مقاومت ایجاد کنند. تخیل همچنین به مردم کمک میکند یک «زندگی خوب» داشته باشند که به اعتقاد سلیگمن بهگونهای قابلتوجه زیر نفوذ افکار، احساسات، اعمال، ارتباطات و دستاوردهای مثبتی است که او به اختصار به آن «پِرما» میگوید.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سلیگمن میافزاید: «تجسم آینده با رویاپروری -که ما به آن توانایی چشمانداز میگوییم- تحت تاثیر جریاناتی در مغز رخ میدهد که زمان و مکان را کنار هم میگذارد تا بتوانید همهچیز را به خوبی ورای «این جا و این زمان» تجسم کنید. چکیده تحمل و تابآوری درباره آینده این است: تا چه حد میتوانید با رویاپروری آینده را مجسم کنید؟» این روند، چه خیالبافی در مورد آینده غیرواقعی و بلندپروازانه باشد و چه عادی و پیشپاافتاده، تغییری نمیکند.
گابریلا آگوئیلار، ۲۷ ساله، مادر دو فرزند و صاحب فروشگاه لوازم خانگی «اِتسی» میگوید کاری که بیش از همه از آن استقبال میکند، بُردن کودکانش به زمینبازی است. زمینبازی کودکان پارک زیلکر در شهر آستین تگزاس نهایت رویای او است.
خانواده آگوئیلار در سال ۲۰۲۰ به آستین هیوستون نقلمکان کردند اما کودکان او از زمانی که به محل جدید آمدهاند نتوانستهاند با کودکان دیگر بازی کنند. آگوئیلار میگوید:«وقتی برای قدم زدن میرویم و بچههای دیگر را میبینم، ناراحت میشوم. آنها میخواهند بازی و تفریح و بچگی کنند اما این شرایط ناراحتکننده، بچهها را جدا کرده و نمیگذارد چنین کنند.»
رویاهای بزرگ و کوچک ببافید
ریچل سیم، گزارشگر دنیای مد و فرهنگ و نحوه زندگی نشریه «نیویورکر»، میگوید که او و دوستش، اِیوِری ترافِلمَن، مجری پادکست «کات»، درباره برگزار کردن یک مهمانی با نام «مهمانی بعد از واقعه» (افتر پارتی) و پس از ایمن شدن اوضاع حرف میزنند: «میتوانیم لباسهایی را که امسال نتوانستیم بپوشیم بر تن کنیم. هیچ لباسی نامناسب نیست؛ با کت و شلوار مخمل بیایید، با لباس پلنگی بیایید، با لباس شب بیایید، هیچ قانونی وجود ندارد.»
ایمانی بوُکام، ۲۹ ساله و آموزگار، درباره سفر به جمهوری دومینیکن و دیدار با کلاس پنجمیهایی رویاپردازی میکند که هفت سال پیش به آنها درس داده است. همه آنها بهار امسال از دبیرستان فارغالتحصیل خواهند شد.
جوردن فِرستمَن، نویسنده برنامههای تلویزیونی که امسال با تقلید از برخی شخصیتها در اینستاگرام معروف شده است، رویای روزی را در سر دارد که بعد از یک شب کامل با شام و تئاتر زنده و یک مهمانی بزرگ و رقص در یک باشگاه تا ساعت شش صبح، «صبحانه را با ۲۰ نفر دیگر در یک رستوران» صرف کند. او میگوید: «بعد هم ساعت هشت صبح به تماشای تئاتر «ویکِد» میرویم، چون شب قبل، به اندازه کافی نمایش ندیدهایم و بیشتر از آن میخواهیم.»
خیالپردازیهای بزرگ شبیه به این، در اصل در رویاهای سادهتری ریشه دارند؛ یک قرارعاشقانه، یک مشروب، بار دیگر مخفیانه گوش کردن به صحبتهای دیگران، همه آنها نماد نیاز شدید انسان به ارتباط هستند.
دیِدرِه بَرِت، استاد روانشناسی دانشگاه آکسفورد، میگوید: «آنها درباره چیزهایی رویاپردازی میکنند که در حالحاضر برای آنها دلتنگ هستند. این رویاهای روزانه نقش یک جایگزین را دارند و به آنها لذت برخی از تجربههای واقعی را میدهند.»
امید را از دست ندهید
در دورانی که بسیاری از مردم عزیزان خود را از دست دادهاند یا برای سیر کردن شکم خانواده، حفظ خانه و پرداخت قبضهایشان در زحمتاند، رویاپردازی در مورد شرایط بهتر، لزوما چیزی نیست که بخواهید آن را بهعنوان یک واقعیت بپذیرید.
پِگ اوُکانِر، استاد اخلاقیات در کالج گوستاووس آدولفوس، میگوید: «ما فراموش میکنیم که تخیل تنها در مورد موضوعهای مثبت نیست. اینکه فکر کنیم رویاپردازی همیشه مثبت است، خطرناک است. بسیاری از مردم قادر به رویاپردازی در مورد چیزهای خوب، شادیآور و امیدوارکننده نیستند زیرا یا نمیتوانند یا زندگیشان آنقدر با مشکلات همراه بوده که چنین خیالبافیهایی را احمقانه تصور میکنند.»
آپریل تور، روانپزشک کودکان و نوجوانان در مرکز درمانی میموُنیدز نیویورک، با این نظر موافق است. تور میگوید: «هرچند فقدان امید بهعنوان عارضه اصلی افسردگی روانی شناخته نمیشود، اما یکی از عوارض آن است. فکر کردن به آینده یا تجسم و اعتقاد به این که چیزی بهتر در راه است، برای عبور از اوقات سخت بسیار ضروری است.»
اُکانر نیز میگوید که داشتن امید، حتی به امری ساده و پیش پاافتاده، میتواند موثر باشد. او میگوید: «من به رویای یک سفر فکر میکنم و سخت در انتظار در آغوش کشیدن مادرم هستم.»
نیویورک تایمز